دیروز بعد از مدتها یک فیلم درست و حسابی دیدم، اول شبی کانون فیلم انجمنمون نان، عشق و موتورهزار رو گذاشته بود که اگه قرار نبود توی جمع ببینمش شاید اصلا رغبت دیدنش رو نمیکردم. شب ساعت ۱۲ شبکه سیبیسی تو برنامه International Movie Night فیلم برزیلی Four Days in September رو نشون داد که ماجرای گروگان گیری یک گروه انقلابی در برزیل بعد از کودتا بود. فیلم بر اساس خاطرات ساستمدار کنونی و گروگانگیر سابق Fernando Gaberia ساخته شده بود. فقط یه چیز رو میتونم بگم یه فیلم درست و حسابی بود، خیلی درست و حسابی. از همون اولش معلوم بود. یه مکالمهاش برام خیلی ملموس بود. زن یه مامور ارشد امنیتی که دنبال موضوع بود ازش میپرسید چطور میتونه این بچههای کم سن و سال رو شکنجه کنه، اونا واقعا گناهی ندارن. مرده گفت:
(( می دونم اینا بیگناهن، اینا فقط بچههای خیرخواهی هستن که کلهاشون پر از رویاست، ولی اینها توسط کسانی دیگه بکار گرفته میشن و اگر در نتیجه انقلاب به قدرت برسن فقط شکنجهگرای خوبی نمیشن بلکه علاوه بر اون اعدامچی های قدری هم خواهند شد. ))