Double-crested Cormorant
امروز وسط دو تا جزیره رودخونه نشسته بود و از جاش تکون هم نمیخورد. یک ساعت تمام. انگار به زمین چسبونده باشنش. خوشگل سرشو بالا نگه میداره. موقع شکار ماهیهای کوچیک تا عمق ۹ متری غواصی می کنه.
Red-winged Blackbird
این خوشگله، خیلی. اصلا چشمم رو خیره کرده بود. برام خیلی جالب بود که نرش با مادهش شکلشون و رنگشون کاملا فرق میکنه. اون خوشگلتره نره. تشخیص اینکه ماده از این نوعه مشکله مگه اینکه نرش هم تو محل باشه. این اطلاعات رو از پرندهبازایی که میان اونجا و کتاب پرندهشناسیم میگیرم. پرندهباز رو از birder ترجمه کردم. میدونم که تو فرهنگ ایرانی پرندهباز بودن معنیش پرندهها رو تو قفس نگه داشتن و خرید و فروششونه، ولی این کلمه معنیش پرندهشناسی و پرندهدوستیه. معادل بهتری از پرنده باز پیدا نکردم.
Gosling
و بالاخره سه تا از جوجه غازهای وحشی که با مامان باباشون اومده بودن جزیره وسط رودخونه حموم آفتاب میگرفتن. همه به جنب و جوش افتاده بودن که ببیننشون. یه پیرمرد که نتونسته بود ببیندشون خیلی دلگیر بود.