خیلی وقته از خودم نمی‌نویسم.
این هفته از تد یاد گرفتم که میشه شیر رو با همه چی (حتی با پیتزا و آب‌گوشت هم) خورد.
این هفته نمره زبانم اومد، خوب شده بود.
این هفته سردم شد، خیلی.
این هفته بیشتر فهمیدم که استادم هنوز بدجوری راجع به پروژه‌م سردرگمه و این منو هم خیلی آزار میده، آویزونم.
این هفته بارون اومد، بدون اینکه بتونم ازش لذت ببرم.
این هفته سعی کردم خودم رو از لمپنیزمی که اطراف و اطرافیان بهم تحمیل می‌کنن نجات بدم، باید موفق شم.
این هفته عالی دویدم، تمام مسیر بی‌نظیر دور رودخونه رو بدون توقف.
این هفته دلم تنگ شده بود.
این هفته خوب درس نخوندم.
این هفته به خودم نزدیکتر شدم.
یا الله
با سلام
مهرداد عزیز
همه این هفته ها یک طرف و نزدیک تر شدن خودت به خود وجودی ات یک طرف
خوش به حالت
ای کاش یک روز
نه می دویم
نه نمره خوبی می گرفتم
و نه از باران لذت می بردم
ای کاش
یک روز
فقط یک روز با خودم خلوت می کردم
آخه می دونی
دلم برای خودم خیلی تنگ شده
****
به کلبه منم یه سر بزن و نظر بده که بدونم امدی
****
همیشه شاد باش و عاشق
یا علی