ماجرای کاریکاتورهای پیامبران به دانشگاه ساسکاتچوان هم کشیده شد. نشریه دانشجویی The Sheaf که تقریبا معتبرترین و برخواننده ترین نشریه دانشگاه هم هست در شماره قبلی خود در پاسخ به درخواست کنندگان اعلام کرده بود که حاضر نیست کاریکاتورهای پیامبر اسلام را منتشر کند، ولی در بخش کاریکاتورهای خود کاریکاتوری با عنوان Capitalist Piglet از مسیح منتشر کرده بود که فریاد مسیحیان شهر و دانشگاه را در آورد. در واقع سردسته این فریادکنندگان Peter MacKinnon (رییس دانشگاه که از قضا برادر سفیر سابق کانادا در ایران هم هست) بود که با ارسال ایمیلی به همه دانشگاهیان از آنها خواسته بود با ارسال نامه به Sheaf، مسئولینش را وادار به عذرخواهی کنند. این کارتون که مسیح را در حال بردگی سکسی برای خوکی که نماد سرمایه داری بود نشان می دهد قصد دارد بیانگر سرسپردگی کلیسا و مسیحیت به سرمایه داری باشد. شاید آزاردهنده ترین بخش کارتون برای مسیحیان، زنندگی سکسی کارتون بود که به نظر آنها توهین آمیز می آمد. اگرچه نهایتا Sheaf از انتشار کاریکاتور عذر خواست و آن را حاصل یک اشتباه دانست ولی به نظر می آید Sheaf و البته کاریکاتوریست آن (که گویا در دانشکده الهیات هم درس می خوانده) اهدافی دیگر را در سر داشته اند. شاید مهمترین هدف آنها این بود که رواداری در جامعه سکولار کانادا را با جوامع مسلمان مقایسه نمایند. و احتمالا طعنه ای هم به مسلمانان بزنند. اگرچه به هر حال علیرغم بسیار زننده تر بودن این کاریکاتور مسیح ( که در ضمن علاوه بر پیامبر خدای مجسم مسیحیان نیز می باشد) از کاریکاتورهای محمد، هیچ جایی آتش زده نشد، و حتی تظاهراتی هم صورت نگرفت، اما به نظر نمی آید Sheaf ،با رسیدن به مرحله عذرخواهی، در نمایش ارزشهای موجود در یک جامعه سکولار بسیار موفق بوده باشد. به هر حال کانادا هم یک جامعه مذهبی است.
ولی برای من یکی چیز جالب دیگر این بود که انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه که در جریان کاریکاتورهای پیامبر اسلام کلی داغ کرده بود زحمت یک ایمیل خشک و خالی برای اعتراض به تصویر زننده این پیامبر که در قرآن از او به عنوان روح خداوند و کلام خداوند یاد شده است را به خود نداد. حتی میشد کمی خوشحالی بدجنسانه را در عکس العمل های مسلمانان دانشجو دید. البته مسلمانان به ندرت حتی به فحاشی به خداوند اهمیت داده اند حالا چه برسد به روح و کلمه اش. به نظر می آید محمد برای مسلمانان یا امامان برای شیعیان بیشتر به منزله یک نماد مقدس در آمده اند تا منابعی برای ایمان به خداوند. در واقع با انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام بیش از اینکه ایمان اسلامی افراد مورد هجوم قرار گیرد، هویت اسلامی آنها (خصوصا در مقابل هویت غربی)، صدمه خورده بود. اگرچه ایمان و هویت دینی می توانند در کنار هم رشد کنند ولی هیچ دلیلی بر همراهی همواره آنها وجود ندارد.
راستی یاد مردی (ظاهرا دیوانه شده) افتادم که در یکی از میادین شلوغ تهران به خدا فخاشی می کرد بدون اینکه کسی مزاحمش شود و من پیش خودم تصور می کردم که اگر همین مرد با تمام دیوانگیش الان به یکی از مسئولین مملکتی فحاشی می کرد حالا چه بلایی ممکن بود سرش بیاید و خوشجال شدم که او آنقدرها هم دیوانه نیست که اینکار را بکند.
به نظرت واکنش خوب چی بود؟ فقط می خوام نظرتو بدونم
من خیلی از نظراتم رو در خلال متن گفتم. به هر حال محمد و عیسی پیغمبران من هم هستند، و به نظر من نه یک کاریکاتور و نه یک متن، اگر محتوی حقیقت نباشند نمی تونن صدمهای به شخصیتشون بزنند. حتی فحاشی هم نمی تونه اینکار رو بکنه. در ضمن اینکه باید بدونم که این شخصیت ها به دلیل ارزش ایمانی که من براشون قائلم مال من نمی شن، بلکه به عنوان شخصیت های تاریخی (یا حتی اساطیری) مال تمام بشریت، حتی منتقدینشون هم هستند. این از نطر من، ولی به هرحال حتی اگر کسی عصبانی بشه هم نمیشه سرزنشش کرد ولی به هیچ وجه این حق رو نداره با طرح نادرست عصبانیتش به حقوق اولیه دیگران، مثل حق حیات یا ابراز عقیده تعدی کنه. شاید تنها کاری که در چنین مواقعی ممکن باشه طرح عصبانیت از طریق مدنی باشه، یعنی همون کاری که مسیحیان ساسکاتون کردند. از طرفی به نظر من واکنش شدید در برابر توهین به محمد و سکوت هنگام توهین به مسیح فقط نشانه تعصبی احمقانه است.