استاد من
خوشحالم که می تونم به همه بگم من بهترین سوپروایزر دنیا رو دارم. برق حسادتی که به خاطر داشتن اون تو چشم دیگران حس می کنم و متلک هایی که ازشون می شنوم اگرچه موجب تاسفم واسه تنگ نظری اونا میشه ولی نمی تونم پنهون کنم که باعث میشه بیش از همیشه بهش افتخار کنم و خوشحال باشم. هر وقت کسی ازم بپرسه استادت چطوره میگم: ((بی نظیره)). یه بار به خودش گفتم تو بیشتر از یه سوپروایزری، شاید یه دوست یا بهتر بگم یه برادر. دوست داشتم اینو اینجا هم بنویسم تا همیشه بمونه.
سلام ۱ سر به من بزنید
در این وبلاگ تبلیغات با نرخ مورد علاقتون هم پذیرفته میشه
هم چنین این وبلاگ اماده ی تبادل لین هست
در این وبلاگ هر برنامه ای که میخواهید درخواست دهید بعد ما هر چه زودتر ان را حاظر مینماییم
تبریک! ریحانه ی شما رفت دانشگاه! البته این به همت خودش و مدارس چند میلیون تومنی و صد البته انواع و اقسام کلاس کنکورهاست! چه پیروزی دلچسبی! چه پهلوان پنبه ای و چه اقتدار و شکوهی برای پدر مذهبی و یقه سفیدش و چه تفاخری! ....
...
وچه دل تنگی برای من که سال بعد همین مسیر را بایس گلناز من طی کند!...
تیعیض مقدس! قانونی و مدنی!....
دیشب با سیگارچی چند دقیقه ای صحبت کردم. ۱۴ سالی میهمونه . صبح از بیمارستان اومده بود خونه. بد تصادفی داشته. بهش گفتم برو بیرون خب از این خرابشده. گفت من تقی رحمانی نیستم! می مونم و می جنگم! چوب شهرت طلبیش رو خورد اما همین قدر مرد بود که موند!. منم منتظر واکنش برادر ها مانده ام. می مونیم خدا بزرگه.
هر کسی لیاقت یه چیزی رو داره و خدا همیشه لیاقت آدم ها رو در نظر می گیره ... خیلی چیزهایی که توی زندگی سر راهمون قرار می گیره٬ حرف های خداست ... خدا خیلی وقت ها با هدیه هایی که بهمون می ده٬ باهامون حرف میزنه ... دوست داشتن هاشو گاهی این طوری نشون می ده ... خوشحالم از این که یه همچین کسی کنارته!
هر کسی لیاقت یه چیزی رو داره و خدا همیشه لیاقت آدم ها رو در نظر می گیره ......................................................................
این همون طرز تفکری است که جامعه را به این روز انداخته! گنجب لیاقتش زندانه... من لیاقتم دوری از گلنازه ... فقرا لیاقتشون فقره ... لابد مادر گلناز خانوم با لیاقت ترین آدمه... ریحانه به ضرب و زور سکه ی باباش لیاقتش دانشگاهه ... بچه فقیره لیاقتش کفاشیه...
آره آقا مهرداد خدا به قدر لیاقت هرکسی بهش میده
البته نه اینجا بلکه موقع حساب
یکی از هدیه هایی هم که به من داد . جمله ی : شما دزدید مادر سرکار علیه و عبارت خاک بر سر گلناز ( چون من خوشگل نیستم!!!!!!!!!!!!) لیاقت گلناز. پاکی او و شرف من بی بهاست! بها در شماره حساب و دلارهای سبز پدر گلناز خانومه!... بله هرکسی لیاقتی داره و لیاقت محمود بید آبادی دامادی مثل خودشه! حیف از گلناز که دردش تا ابد بر دل من می مونه و حیف از من که بی وجودی مثل مادر او هرچه لیاقت خودش بود به من نسبت دهد. حیف از این علاقه
هزار حیف
اول اینکه اگه ریحانه رفته دانشگاه به خاطر تلاشش بوده..........تا کور شود هر انکس که نتواند دید............دوم اینکه چه استاد خوش تیپی