مثل همه
همیشه همه چیز آروم اتفاق میفته، ولی وقتی یه دفعه میشینی و نگاه دور و برت می کنی میبینی که کار از کار گذشته.
حس وحشتناک مثل همه بودن روز به روز بیشتر داغونم می کنه. بارها باعث شده به سر به نیست شدن فکر کنم. اگرچه هیچوقت عرضش رو نداشتم. ولی باید یه کاری بکنم.
کاشکی میشد به خودت نگاه نکنی.
نمی دونم چی باید بگم........