وبلاگ بی بی سی فارسی

شب بود، ماه پشت ابر بود، امین و اکرم به آسمان نگاه می کردند...
نمایشنامه نوشتی یا گزارش؟ این ها بیشتر از آنکه خاطره باشه، يک خیالبافی به نظر میاد. من هم بعضی وقتا به زیارت میرم، مخصوصا شبها که میخوام از مغازه ای که کار میکنم برگردم خونه، میرم زیارت امامزاده صالح در تجریش که نزدیک محل کارمه. اما کم دیده ام که کسی با صدای بلند و آنقدر واضح دعا و مناجات کنه. اینها که اینجا خوندم، بیشتر شبیه فیلمایی هستش که این روزها تو تلویزیون به مناسبت روزهای عزاداری نشون میدن. آدم هرجا می تونه دروغ بگه، اما همانطور که خواب دورغ نباید تعریف کنیم، بدتر از اون، دورغ بستن به زائران امام هست.

very nice, hope to see more of this.

hamid

عجب خبرنگاری دارید که همه زائرها، درست آمده اند پیش گوشش و راز و نياز کرده اند...

ای خوده دختر فلم ساخته، می خواهه خوده مشهور بسازه با ای گپای خود. چقدر خیله!

سلام ناجيه....
وبلاگ تو را كه مي خواندم ، دلم از قبل گرفته بوده ! عصر امروز را با گريه گذراندم... من هم مثل تو گاهي بسوي حرم و خلوت روانه مي شوم ..بخاطر درد و رنجهاي آدمها و يا خودم....دلم مي خواست بجاي ناجيه نام من بود .. خيلي حرفها دارم با تو بگويم..مگر كو فرصتي تا گويمت هزاران ...نوشته ات خيلي خوب بود..موفق باشي

سلام.
واقعا زيبا بود.
آدمها با هم تو خيلی چيزا فرق دارند اما تو بعضی چيزا مثل همديگر هستند.
سياوش

سلام. خیلی جالب بود. کلا ناجیه خوب می نویسه. همین که آدم مشکلات مردمو ببینه و روش فک کنه خودش کمتر از زیارت نیس.

با کمال احترام و بدون هیچگونه قصد توهین، لطفا روی ارسال و یا عدم ارسال یک پست دقت بیشتری داشته باشید. اینجا مثلا بی بی سیه!!

خالی کن دلی که تنگه. گریه کن گریه قشنگه
ناجیه خانوم همه انسانهای خوب دلشون را با گریه صفا میدن و خیلیها خدا یا شخصی که برایش آن آرامش را باز میگرداند ولا باز هم در نهایت میرسیم به گریه که خدا این هدیه را به ما داده تا زمانی که خیلی ناراحت هستیم یا خیلی تنها هستیم ازش استفاده کنیم

واقعا جالب بود . دردناک رمانتیک و بعضا خنده دار. لطفا از دردهای مهاجرین افغانی بیشتر بنویسید.

زيارتت قبول باشه!اعتقادات معنوي (حالا هر ديني) به آدم آرامش ميده. واقعا اين روزا براي گريه كردن نياز به بهانه نيست. آدم بايد چشماشو رو دنيا ببنده و گرنه اونقدر گريه خواهد كرد كه كور ميشه. راستي من فكر مي كردم شما تهران باشي خب خوبه فهميدم كه مشهدي!

وای خانوم شما چقدر مهربونید به خدا!! کشته های عراق و بچه های پایین شهر مشهد! فکر می کنم بجای اینکه با این قلب مهربون شبیه لبخند ژوکوند باشید، منطقی تره شبیه "مادر ترزا" باشید!
اینطوری داستان طبیعی تر جلوه می کنه!
موفق باشید

ببین اینجا تنها جایی که ما نظرمون رومی‌گیم شاید به اون توجهی بشه. صدای رادیوی شما از موقعی که فرکانسش عوض شده در هاتبرد دیگر به خوبی شنیده نمی‌شود.

وبلاگ بی بی سی فارسی: چند بار پيگيری کرده ايم، ظاهرا به زودی مشکل برطرف خواهد شد.

سلام به ناجیه جان و دیگر همکاران.
درآخر گزارش را دادی و از دعاهای خود چیزی نگفتی. هرچند ما هم دعا میکنیم که دعا های شما مستجاب شوند. کاش همه این دعا را میکردن و از آب های زلال چشمه دل خویش جرعه مینوشیدند و دلهای بی امید به امید میرسیدند.

ناجیه عزیز:
گویا آنجا که تو هستی مردم امام رضا را با مسئولین دولتی مربوطه اشتباه گرفته اند. مسئولینی که سالهاست دچار ناشنوائی و نابینائی شده اند و نمی توانند دردهای مردم اطراف خود را ببینند، و شاید بهتر است این مردم اول برای درمان این مسئولین دعا کنند.

با این لوس بازی ها نمیشه وبلاگ راه انداخت. اینجور مطالب لوس، به درد وبلاگ های شخصی دخترونه می خوره. نه وبلاگ بی بی سی.

خيلی دلم برای اون فضا تنگ شده. جايی که بوئ دنيا کمتر بياد. يعنی واقعا ميشه؟ که يه بار ديگه همکه شده شب کنار اون حوض ، همونيکه فواره داره و کنارش فرش پهن ميکنن , بشينم و...

اين اولين متن درست و حسابی بود که تو وبلاگتون نوشته شده بود.

سلام خواهرم ناجیه جان... امیدوارم هیچ وقت غمی در دل پاکت جای نگیرد...راستی قلم روان و گیرایی داری... مرا بردی تا کوچه های خاطره ... یک لحظه خودم را جای تو دیدم اما نه در حرم امام رضا (ع) بلکه در حرم حضرت عبدالعظیم!!! یادش بخیر حال و هوای پاک و روح افزایی داشت... باز هم بنویس که لایق هستی!

به جای گوش وایستادن و گوش دادن به رازونیاز زایران حرم امامرضا، به خبرنگارتون بگید در مورد مشکلات اجتماعی جوانان ایرانی و ظلمی که حکومت در حق اونها می کنه گزارش تهیه کنه. اگر واقعا خبرنگاره. این که نشد، برو تو حرم وایستا و گوش کن که دیگران چی میگن و یا خیالبافی کن.

نمی دونستم که bbc هم وبلاگ داره. مطلبی که نوشته بودین منو به حال و هوای دیگه ای برد. خیلی زیبا بود و واقعا احساس می کردم که در حرم امام رضا هستم. ما هم باید دعا کنیم که همه بیماران شفا پیدا کنن و مشکلات مردم همگی حل بشه. گاهی انسان وقتی مشکلات بقیه رو می بینه مشکلات خودش یادش میره.

تقریبا هم گزارش بود هم زیارت :) وبلاگ بی بی سی رو میخونم . خسته نباشید.

ما انتظار مطالب بهتری از وبلاگ بی بی سی داشتیم.
اشتباه نکنید ، کمی بیشتر وبلاگ نویسان و وبلاگ خوانان را جدی بگیرید .
منتظر مطالب بهتری در این وبلاگ هستیم.
بع ما هم سر بزنید ، این دو بار .
البته با نظر
متشکرم
رضا

جالب نوشته بوديد. حقيقتش چند وقتي است كه دلم براي زيارت حرم امام رضا لك زده است. انشا الله ما را هم بطلبد. بعضي ها فكر مي كنند كساني كه براي رسانه هاي خارجي كار مي كنند، دربست بايد بي غيد و لا مذهب باشند. متاسفانه اين درد امروز جامعه ايراني است كه همه چيز را سياه و سفيد نگاه مي كند. يك همكار

من هم مطلب رو خوندم و خیلی لذت بردم هم کامنت ها رو، اول از همه می خوام بگم خانم ناجیه واقعا به شما آفرین می گم چون تنها دختری بودید که تا حالا برای وبلاگ مطلب نوشته و این خیلی خوبه که یک دختر افغانی اینقدر قدرت و جسارت داره. دوم اینکه می خواستم در جواب اون دوست دومی که حرم امام رضا رو با امام زاده صالح مقایسه کرده بگم من بارها به مشهد برای زیارت رفتم. همسر من همیشه می گه حرم امام رضا اونقدر شلوغه که همه فکر می کنن باید فریاد بزنن و دردهای خودشون رو بیان کنند تا امام رضای عزیز بشنوه و اصلا حرم امام رضا با امامزاده صالح قابل مقایسه نیست. و سوم اینکه سعی کنیم برای نقد نوشتن مطالب از تمسخر استفاده نکنیم.

سلام دستت درد نکنه ناجیه خانوم . منو با خوندن این نوشته بردی حرم.تونستی اشکمو در بیاری.خدا خیرتون بده اگه لازم تو وبلاگ به معنویات توجه بکنین.

گویا نویسندگان مطالب وبلاگ، به نامهای مختلف در پای مطالب خودشان نظر می دهند
از خودشان و از مطلب شان تعریف و تمجید می کنند
اصلا کم مانده که به جای خواننده وبلاگ بنویسند:
فلانی جان، تو ماه هستی، تو بهترینی، هیچ کس مثل تو نمی نویسه، من می میرم برای مطالب تو.
این کارها دیگه تکراری شده و خوانندگان حرفه ای وبلاگها، از بس نظر خوندن ونوشتن، می دونن که چه نظری از خود نویسنده وبلاگ هست و کدام نظر نیست
خلاصه منظورم اینه که مشک آن است که خود ببوید
عزت زیاد

من هم از اوضاع عراق و افغانستان ناراحت هستم اما فکر کنم کسی که 2 روز برای اين بغض کند و گريه زاری بايد مشکل افسردگی داشته باشه.سعی کن ريشه مشکل خودت را حل کنی که اين گونه مطالب غير واقعی ننويسي. واضح است که کسی بلند از خدا طلب چيزی نميکند.
به هر اميدوارم موفق باشی

راست میگویندبه خدا، من شرط می بندم که هفت - هشت تا از کامنت ها را، خود همین خانم نوشته. با پیگری آی پی آدرس فرستنده کامنتها، می شود به روشنی این موضوع را دریافت. لطفا نظرات تکراری و همسان چاپ نکنید که آبروی وبلاگ خودتون میره.

درد همه جا هست و اعتقادات مذهبی داشتن گاهی باعث می شود آدم به چیزی یا کسی پناه ببرد و کمی احساس آرامش کند. مهم نیست چه دین و مذهبی باشد مهم اعتقاد به منبعی است که در مواقع خلاء و نیستی به داد انسان برسد. موفق باشید و خوب بود.

من خودم تو مشهد زندگی می کنم ولی خیلی کم پیش میاد برم حرم. اینجا همیشه شلوغه. زمستون من درس دارم هنوز تابستون هم نشده خلایق می ریزن تو این شهر. مادرم می گه این طفلکیها از همه جا میان و ما دیگه بهتره جارو واسشون بیشتر از این تنگ نکنیم. خیلی دوست دارم یه روز صبح مثل شما پاشم برم زیارت.فضولی هم بکنم. البته جسارته که می گم فضولی چون خودتون خیلی صمیمی از این کلمه استفاده کردین. منم فضولم خیلی دلم می خواد تو کار مردم سرک بکشم ببینم کی چی می گه. خیلی از وقتا می بینم این دخترهای خیلی مامانی میان یه جوری گریه می کنن و حاجت می خوان که خودم خوشم میاد میگم کاش همه اینجوری بی ریا باشن ولی خب دیگه چیکار می شه کرد هر کسی یه جوریه دیگه.خب موفق باشید و زیارت قبول.